جدول جو
جدول جو

معنی طین احمر - جستجوی لغت در جدول جو

طین احمر
(نِ اَ مَ)
گل سرخ. اسم مغره است. (اختیارات بدیعی) (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
طین احمر
گل سرخ خاک رس خاک سرخ
تصویری از طین احمر
تصویر طین احمر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ اَ مَ)
نام بطال و مغفلی مشهور، و از اخبار او کتابی به نام نوادر ابن احمر کرده اند. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(حِ نِ اَ مَ)
عثلیث. قلعه ای است به یمن. (یادداشت مؤلف) ، قلعه ای است بسواحل شام مشهور به حصن احمر. عثلیثه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(نِ اَ فَ)
طین الصنم خوانند و آن در موضعی نزدیک قسطنطنیه است از میان دو کوه آرند و لون آن زرد تیره رنگ و در آنجا رهبانانند که بر این گل مهر مینهند و آن طلسم کسی نتواند خواندن و نداند که چیست بغیر از ایشان و اگر کسی دیگر بسازد و آن طلسم بشناسد آن عزیز بود. و طبیعت آن سرد و خشک بود و بر ورمهای گرم طلا کردن سودمند بود و خون رفتن بازدارد و خوردن وی در بستن خون از همه طینها بقوت تر بود و فاضلتر. (اختیارات بدیعی). از میان دو کوه حوالی قسطنطنیه به هم میرسد، زرد مایل به تیرگی و بر آن صورت بت نقش است. سرد و خشک و در رفع نزف الدّم و نفث الدّم و اسهال دموی و چرکدار از اکثر خاکها بهتر است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
(نِ حُرر)
محمد بن عبدون گوید: طین حر طین علک خالص از رمل بود. مؤلف گوید: گلی است نزدیک در شیراز و بشیرازی گل کوفی (کرنی ؟ کربی ؟) خوانند و در طبیعت نزدیک به وی بود و آن را نیز بدین اسم خوانند و آن گل بغایت سبزرنگ است وچون بپوست بادام دخان کنند ازبهر خوردن لون را سرخ کند و طعم آن خوش بود و کمتر بریان ناکرده خورند. و علی بن ربن گوید: طین حر سرد و خشک بود به اعتدال نیکوبود جهت همه جراحتها. و اگر با سرکه بر گزندگی زنبور طلا کنند درد ساکن گرداند. (اختیارات بدیعی). طین نیشابوری. طین اکل. گل خالص بی ریگ. (بحر الجواهر). شامل طین اندلس و فارسی دانسته اند و مراد از آن خاک خالص است. طین قیمولیا
لغت نامه دهخدا
تصویری از طین اصفر
تصویر طین اصفر
گل زرد گل زهرکش
فرهنگ لغت هوشیار